امام_حسن_عسکرى_ع

ساخت وبلاگ

 شیخ مفید و غیره روایت کرده اند که بنى عباس داخل شدند بر صالح بن وصیف در زمانى که حبس کرده بود حضرت امام حسن عسکرى علیه السلام را و به او گفتند که تنگ گیر بر او و وسعت مده بر او. صالح گفت: چه کنم من با او همانا سپرده‌ام او را به دست دو نفرى که بدترین اشخاص مى باشند که من پیدا کرده‌ام ایشان را، یکى را نام على بن یارمش است و دیگرى اقتامش و اینک آن دو نفر اهل نماز و روزه گشته اند و رسیده اند در عبادت به مقامى عظیم، پس امر کرد آن دو نفر را آوردند پس ایشان را عتاب کرد و گفت: واى بر شما! چیست شاءن شما با این شخص؟ گفتند: چه گوییم در حق مردى که روزها را روزه مى گیرد و شبها را تا به صبح به عبادت مشغول است، تکلم نمى کند با کسى و مشغول نمى شود به غیر از عبادت و هر وقت نظر بر ما مى افکند بدن ما مى لرزد و چنان مى شویم که مالک نفس خود نیستیم و خوددارى نمى توانیم بکنیم. آل عباس چون این را شنیدند برگشتند از نزد صالح در کمال ذلت به بدترین حالى.(١)
محب الحسین (ع)...

ما را در سایت محب الحسین (ع) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5zaker72129 بازدید : 262 تاريخ : چهارشنبه 17 آذر 1395 ساعت: 13:29